من و مگس و تنهایی
سلام جیگرررای من اینقدر شرمنده ام میکنین با نظرارتون که آب میشم پای سیسمممم برین ادامه مطلب دیروز ناهار کشک بادنجان خوردیم جاتون خالی علیرضا رفت مغازه منم پای نت مثه همیشه بعد ساعت 9 اومد خونه گفت دارم میرم تهران تعجب کردم شدید رفت با اوتوبوس بره اینا.... باهم دعوامون شدبه خالت قهر رفت منم بش گفتنم الهی بمیری ولی بعد پشمون شدم بهش زنگ زدم بعد یهو برگشت گفتم چی شد نرفتی ؟؟ گفت با ماشین میرم ماشین نیست مشکوک میزد معلوم نیست با کی رفت حالا بگذریممم خلاصه دیشب ما تا صبح به خاطر ترس از جن نخوابیدم کلی هم پای نت خندیدم هی...
نویسنده :
نایسل
20:33